اما اینک اصفهان نیمی از زیباییاش را از دست داده است زیرا زنده رود دیگر زنده نیست. به گفته کارشناسان، بیتدبیری در کشت و زرع اراضی بالادست، استفاده از شیوههای غلط آبیاری و مهمتر از آن احداث دهها سد در سرشاخههای این رودخانه نهتنها حیات این آبراه را به خطر انداخته که مرگ تالاب گاوخونی را هم رقم زده است.
دکتر برهان ریاضی، مدرس محیطزیست، در باره علل خشک شدن زایندهرود به همشهری گفت: استفاده بیرویه از آب و سدسازیهای بدون مطالعه سبب شده تا در این حوزه بسیار بیشتر از توانی که یک حوزه آبی دارد آب برداشت کنیم.
این در حالی است که از یک سو، توسعه روزافزون اصفهان و شهرکهای اقماری آن همچنان ادامه دارد و از سوی دیگر، شاهد توسعه کشاورزی غیراصولی بهویژه در سرشاخههای زاینده هستیم بیآنکه الگوی کشت صحیح در این مناطق رعایت شود.
برای نمونه، در چهارمحال و بختیاری که سرشاخههای اولیه زایندهرود قرار دارد برنج کشت میشود؛ محصولی که کشت آن نیازمند رطوبت فراوان و سازگار با مناطقی چون گیلان و مازندران است نه منطقه خشک و نیمه خشک اصفهان.
اما بدون در نظر گرفتن این واقعیت و تنها بهدلیل وجود سرشاخهها، در این مناطق برنج کشت میشود. دولت هم براین شیوه کشت و زرع نظارتی ندارد نتیجه آنکه به هر اندازهای که دلشان بخواهد آب برداشت میکنند با این تصور که چون آب در این محل به وفور وجود دارند مجاز به برداشت آن هستند.
وی با اشاره به وضعیت بحرانی زایندهرود تاکیدکرد: باید برای حوزه این رودخانه الگوی کشت مناسب با شرایط اقلیمی منطقه در نظر گرفته شود اما امروز نهتنها در محدوده سرشاخهها که در بیش از 95درصد زمینهای زیرکشت اراضی میانی این حوزه، هم الگوی کشت غلط است و هم آبیاری به شیوه سنتی صورت میگیرد. شیوهای که در آن 70 درصد آب تلف میشود.
در حالی که این شیوه مدتهاست منسوخ شده و با توجه به اهمیت منابع آبی اکنون در اغلب کشورهای جهان از آبیاری تحت فشار مثل آبیاری قطرهای و بارانی استفاده میشود. به کارگیری این شیوهها به جای شیوههای سنتی در حوزه زایندهرود از یک سو، افزایش بازدهی زراعت را در پی دارد از سوی دیگر، از اتلاف آب به مقدار قابلتوجهی جلوگیری میشود.
گاوخونی هم قربانی سدسازی شد
دکتر ریاضی، در این گفتوگو، وضعیت اسفبار تالاب گاوخونی را یکی از پیامدهای زیانبار مدیریت غلط آب در کشور عنوان کرد و گفت: وقتی بدون مطالعه و ارزیابی زیستمحیطی دهها سد در سرشاخههای مختلف زایندهرود احداث میشود بدیهی است که آب به پایینترین بخش این حوزه یعنی گاوخونی نرسد و حیات این تالاب بینالمللی با خطر جدی مواجه شود؛ تالابی که یکی از مناطق زمستانگذرانی پرندگان مهاجر آبزی محسوب میشود و از این نظر بسیار حائز اهمیت است.
این پژوهشگر تالابها، از زمینشویی اراضی شور، مشرف به گاوخونی بهعنوان یکی دیگر از عوامل اثرگذار بر این تالاب یاد کرد و افزود: طی چند دهه اخیر، تمام اراضی مشرف به گاوخونی نظیر اراضی شهر ورزنه که زمینهای شور هستند و هیچگاه زیرکشت نبودند با آب شویی تبدیل به اراضی کشاورزی شد و در نتیجه آنچه در این سال به گاوخونی وارد میشود پسابهای شور این اراضی است نه آب زاینده رود؛ پسابهایی که میزان شوری آن بسیار بالا و آمیخته به املاح مختلف است.
به گفته دکتر ریاضی، این شیوه بدترین شیوه ممکن در برخورد با یک تالاب است که از مدتها پیش آغاز شده و همچنان ادامه دارد و اگر برای آن چارهاندیشی نشود باید منتظر شرایط بدتر گاوخونی باشیم.
این مدرس دانشگاه، بحرانیترین زمان برای تالاب گاوخونی را روزهای فعلی عنوان کرد و گفت: این تالاب در فصلهای دیگر سیلابهای متعددی را دریافت میکند اما در فصل حاضر حیات تالاب وابسته به حقابهای است که باید تامین شود و از این طریق حداقل دبی آب به تالاب راه یابد؛ اما متأسفانه این مسئله نه در مورد گاوخونی رعایت میشود و نه در مورد بسیاری از تالابهای دیگر. از همین روست که اغلب تالابهای ما با بحران مواجهند.